بــِوین حالا |
دست به یَک دادِن دست به دست هم دادن |
جون سی یَک دادِن جان برای هم دادن |
چَنده آسونه چه قدر آسان است |
بــِوین حالا |
وختی با یَک بوویم وقتی با هم باشیم |
رُوندنه دِشمِن راندن(فراری دادن) دشمن |
چَنده آسونه چه آسان است |
دیــِه شَو ِ تار دیگر در شب تاریک |
سی دیدن صُو برای دیدن صبح |
تی به رَه مَنِشین |
ایبَرت خَو که خوابت خواهد برد |
حالا اتَری حالا میتوانی |
دی نگو نَتَرُم دیگر نگو نمی توانم |
خُت وُری بــِدِرَو خودت بلند شو و بیرون بیا |
بیاو چی اَفتو بیا مانند آفتاب |
چهارشنبه 87 تیر 12 , ساعت 10:24 صبح
نوشته شده توسط علی علوی | نظرات دیگران [ نظر]